1هیجانهای نوزاد در ابتدا به صورت واکنش‌های عمومی بروز می‌کنند. در سهماهگی، احساس خوشحالی و ناراحتی نمایان می‌شود. در ششماهگی، هیجاناتی چون خشم و نفرت خود را نشان میدهند. تا پایان یکسالگی، احساس محبت در کودک شکل می‌گیرد و در نیمه دوم دوسالگی، هیجاناتی مانند شادی و خودخواهی ظهور پیدا میکنند.برای آشنایی بیشتر و کسب اطلاعات کامل تر، همراه ما در وب سایت روانشناسی برتر باشید.

رشد هیجانی چیست

رشد هیجانی به قابلیتی اشاره دارد که فرد بتواند احساسات خود را در طول دوره‌های مختلف زندگی شناسایی، بیان و مدیریت کند و همچنین توان همدلی با احساسات دیگران را داشته باشد. این فرآیند شامل درک، تجربه، بیان و کنترل هیجانات، ایجاد روابط عاطفی با دیگران و تعاملات اجتماعی است. روانشناسی رشد هیجانی، که به احساسات مثبت و منفی به طور یکسان توجه دارد، تحت تأثیر روابط نزدیک مانند والدین، خواهر و برادرها و همسالان قرار دارد. این رشد جنبههای مختلفی مانند خودآگاهی، تنظیم هیجانات، نشان دادن همدلی و تقویت مهارت‌های اجتماعی را شامل می‌شود و نقش اساسی در بهبود سلامت روان و شکل‌گیری روابط پایدار ایفا میکند.

رشد هیجانی در کودکان 

رشد هیجانی در کودکان فرآیندی است که در طی آن آنان مهارت‌هایی را برای درک، تجربه، مدیریت و بیان احساسات خود و دیگران به دست می‌آورند و توانایی برقراری روابط معنادار را کسب می‌کنند. این رشد شامل آگاهی از احساسات شخصی و دیگران،توانایی خودکنترلی، پرورش حس همدلی و ایجاد دوستی‌های سالم است. 
نوزادان در فاصله شش تا ده هفتگی احساسات خود را از طریق لبخند اجتماعی همراه با حرکات و اصواتی که نشاندهنده لذت هستند، بیان می‌کنند. این لبخند اجتماعی در واکنش به لبخندها و تعاملات مراقبان به تدریج تقویت می‌شود. در حدود سه تا چهار ماهگی، نوزادان خندیدن را آغاز می‌کنند که نشان‌دهنده توانایی آنها در تشخیص ناسازگاری در موقعیت‌هایی است که از حالت عادی فاصله دارند.

رشد هیجانی در نوزادان

رشد هیجانی در نوزادان

رشد هیجانی نوزاد فرآیندی پویا و تدریجی است که طی آن، نوزادان توانایی درک و ابراز احساسات خود را به دست می‌آورند و در تعامل با دیگران مهارت پیدا می‌کنند. این رشد با ابراز احساسات پایه‌ای مانند شادی، خشم و ترس آغاز ‌شده و به مرور زمان به مهارت‌های پیچیده‌تری همچون همدلی، حسادت و شرم گسترش می‌یابد.مراحل رشد هیجانی نوزاد:

  • از بدو تولد تا ۶ ماهگی

در این دوره نوزادان احساسات اولیه نظیر شادی، خشم، ترس، تعجب و غم را تجربه می‌کنند. آن‌ها این احساسات را از طریق گریه، لبخند و حرکات بدن ابراز می‌نمایند.

  • ۶ تا ۱۲ ماهگی

نوزادان توانایی درک احساسات دیگران را آغاز کرده و با مشاهده حالات چهره افراد، شروع به تشخیص و ارتباط عاطفی می‌کنند.

  • ۱۲ تا ۱۸ ماهگی

در این مرحله کودکان مهارت‌هایی همچون نشان دادن محبت و بروز حسادت در رفتارهایشان را یاد می‌گیرند.

  • ۱۸ تا ۲۴ ماهگی

در این بازه زمانی، نوزادان اولین نشانه‌های درک مفاهیمی مثل شرم و همدلی را نشان داده و با دیگران ارتباط عمیق‌تری برقرار می‌کنند.

  • ۲۴ تا ۳۶ ماهگی

نوزادان در این دوره مهارت‌های پیچیده‌تر هیجانی نظیر ابراز غرور و درک حس گناه را توسعه می‌دهند.

رشد هیجانی در دوران نوجوانی

گرانویل استنلی هال،روانشناسی رشد و  شخصیتکه به دلیل مطالعاتش در زمینه نوجوانی شناخته میشود، بر این باور است که کودک در دوران نوجوانی دچار تحولی اساسی شده و شخصیتی کاملاً جدید پیدا میکند. از دیدگاه هال، این تغییرات عمدتاً ناشی از بلوغ جنسی و عوامل بیولوژیکی مرتبط با آن هستند. او این دوره را به عنوان وقتی پر از طوفان و تنش‌های شدید توصیف میکند. در این مرحله، به نظر هال، نوجوان معمولاً فردی احساسی، ناپایدار و فاقد درک کافی نسبت به مسائل پیرامون خود است.
با این حال، بسیاری از روانشناسان معتقدند که رشد هیجانی نتیجه‌ای از تعامل میان بلوغ و یادگیری است و هیچکدام بهتنهایی تأثیر کافی ندارند. کودک از طریق سیستم حسی خود تحت تأثیر محیط پیرامون قرار می‌گیرد و سپس با استفاده از قوه ادراک و توانایی‌های عاطفی، این تجربیات را به انواع احساسات تبدیل کرده و نسبت به محیط واکنش نشان می‌دهد. در این فرآیند، کودک شروع به شناسایی احساسات خود می‌کند و همین امر پایه‌گذار رشد عاطفی او خواهد بود. در واقع، زمانی که کودک شناخت بیشتری از خود و احساساتش به دست می‌آورد و توانایی کنترل هیجان‌هایش را توسعه می‌دهد تا بتواند رفتار مناسبی در مواجهه با محیط داشته باشد، این همان مفهوم رشد هیجانی است.
همچنین میان هیجانات دوران کودکی و بزرگسالی تفاوتهایی وجود دارد؛ به این دلیل که در دوران کودکی، سطح هیجان بالا است و بیشتر ویژگی‌های منحصر به فرد کودک را بازتاب میدهد، در حالی که امکان کنترل و مدیریت این هیجانات اغلب محدودتر است.

رشد هیجانی در کودک مستلزم

رشد هیجانی در کودک مستلزم

رشد هیجانی کودک نیازمند توانایی شناخت احساسات خود و دیگران، بیان درست هیجانات، مدیریت آن‌ها، ایجاد روابط سازنده و سازگاری با محیط پیرامون است. این روند مهارتهایی نظیر تشخیص و درک احساساتی همچون شادی، غم، خشم و ترس را در بردارد و بر شیوه‌های سالم و مؤثر برای ابراز این احساسات تأکید دارد. جزئیات بیشتر: شناخت احساسات: یکی از مراحل اولیه رشد هیجانی، توانایی کودک در شناسایی و درک احساسات خود و دیگران است. کودک باید بتواند علت ایجاد این احساسات را نیز بفهمد تا ارتباط بهتری با محیط داشته باشد.
  • ابراز احساسات:

مهارت بیان هیجانات به شیو‌های سالم و مناسب برای کودک ضروری است. این مهارت می‌تواند شامل صحبت کردن درباره احساسات، استفاده از پیام‌های غیرکلامی مثل زبان بدن یا بروز هیجانات از طریق فعالیت‌های خلاقانه باشد. مدیریت هیجانات: از جنبه‌های مهم رشد هیجانی، توانایی کنترل و مدیریت احساساتی نظیر خشم و ترس است. روش‌هایی مانند تکنیک‌های آرام‌سازی یا یافتن راه‌های موثر برای تخلیه هیجانی می‌توانند در این زمینه مفید باشند.

  • ایجاد روابط سالم:

رشد هیجانی به کودک مهارت‌هایی همچون همدلی، برقراری ارتباط مؤثر و تعامل سازنده با فرد یا گروه را می‌آموزد. این تواناییها نقش کلیدی در ایجاد روابط سالم ایفا می‌کنند. سازگاری با محیط: با تقویت رشد هیجانی، کودک می‌تواند بهتر با تغییرات و موقعیت‌های جدید سازگار شود. این مهارت شامل انطباق با محیط، مدیریت چالش‌ها و حل مؤثر مشکلات زندگی است.

رشد هیجانی در کودکی

رشد هیجانی در کودکی

رشد هیجانی در کودکان فرآیندی حیاتی است که طی آن توانایی درک، تجربه، ابراز و مدیریت احساسات خود و دیگران را فرا می‌گیرند و روابط معناداری برقرار می‌کنند. این رشد شامل جنبه‌های مختلفی همچون خودآگاهی، همدلی، تنظیم هیجانی و ایجاد روابط سالم بوده و نقشی کلیدی در توسعه مهارت‌های اجتماعی و عاطفی دارد. مراحل رشد هیجانی ابتدای کودکی (تولد تا ۳ سالگی):در این دوره، کودکان برای نخستین بار با احساساتی مانند شادی، غم، خشم، ترس و تعجب آشنا شده و به تدریج آنها را ابراز می‌کنند.
کودکی نوپا (۳ تا ۶ سالگی): در این مرحله، کودکان شروع به یادگیری مهارت‌های خودتنظیمی میکنند؛ از جمله مدیریت خشم و ناراحتی، و همچنین توانایی درک احساسات دیگران را به دست می‌آورند. دوره مدرسه (۶ تا ۱۲ سالگی)در این سنین، کودکان احساساتی پیچیده‌تری نظیر حسادت، شرم و غرور را تجربه کرده و تفاوت‌های فردی در نحوه تجربه احساسات را بهتر درک می‌کنند.
فرهنگ: فرهنگ در نحوه ابراز و واکنش به احساسات دیگران نیز نقش مهمی دارد و ممکن است شیوه‌ای که کودک احساسات خود را بیان می‌کند تحت تأثیر قرار دهد. اهمیت رشد هیجانی موفقیت در مدرسه و زندگی: کودکانی که از رشد هیجانی سالم برخوردارند، معمولاً در تحصیل و زندگی عملکرد موفق‌تری داشته و روابط متعادل‌تری با دیگران برقرار می‌کنند. سلامت روان: رشد هیجانی مناسب پایهگذار سلامت روان و توسعه شخصیت است. بهبود روابط مهارت‌های هیجانی قوی به کودکان کمک می‌کند تا ارتباطات مؤثرتری داشته باشند و روابط سالم‌تری ایجاد کنند.

رشد هیجانی در دوران کودکی

رشد هیجانی و اجتماعی در اوایل دوران کودکی فرآیندی مهم برای توانمند‌سازی کودک در شناخت، تجربه، بیان و مدیریت احساسات، همراه با ایجاد ارتباطات معنا‌دار با دیگران به شمار می‌رود. این فرآیند شامل مهارت‌هایی مانند خودآگاهی، توجه مشترک، بازی، همدلی، تنظیم هیجانات و برقراری روابط سالم با افراد همسال و بزرگسال است. وجود یک پایه قوی در این حوزه طی سال‌های اولیه زندگی زمینه موفقیت کودک در مراحل آینده را فراهم می‌کند.
مراحل رشد هیجانی و اجتماعی به شکل زیر دسته‌بندی می‌شود: دوران نوزادی:در ابتدای زندگی، نوزادان با واکنش‌های هیجانی نظیر گریه، لبخند و خنده پاسخ می‌دهند. در این دوران، آنها احساساتی مانند علاقه‌مندی، ترس، خشم و غم را به تدریج تجربه می‌کنند. دوران نوپایی: در این مرحله، کودکان ویژگی‌هایی مانند همدلی، حسادت، شرم و بعدها گناه و غرور را آشکار می‌کنند. همچنین توانایی بیان احساسات خود از طریق کلمات افزایش می‌یابد و مهارت‌های اجتماعی مانند نوبت‌گیری و گوش دادن را شروع به یادگیری می‌کنند.دوران پیش‌دبستانی:کودکان در سنین پیش‌دبستانی غالباً مهارت‌های خودتنظیمی را گسترش داده، توانایی مدیریت بهتر احساسات را کسب می‌کنند و می‌توانند از دیگران درخواست کمک کنند.
روابط دوستانه با همسالان عمیق‌تر می‌شود و توانایی درک دیدگاه‌های مختلف در آنها تقویت می‌شود. نقش والدین و مراقبان:والدین و مراقبان نقشی کلیدی در رشد هیجانی و اجتماعی کودکان ایفا می‌کنند: ایجاد محیط امن و حمایت‌کننده فضای امنی که امکان ابراز آزادانه احساسات کودک را فراهم کند، به آنها کمک می‌کند تا با چالش‌ها راحت‌تر کنار بیایند و مهارت‌های تنظیم هیجانی خود را توسعه دهند. الگوبرداری: والدین با نشان دادن رفتارهای سالم، نقش الگو برای یادگیری مهارت‌های اجتماعی و هیجانی کودکان ایفا می‌کنند.

⏬مقالات پیشنهادی⏬
تفسیر تست نئو
 حمله پانیک
 رفتار ترحم آمیز

مطالعه بیشتر